• جشنواره کن با امیدها و آرزوها شروع شد

  • افتتاحیه جشنواره کن به جای فضای آفتابی از قبل پیش‌بینی‌شده ميزبان توفان بود. آن طور که سی‌بی‌اس گزارش کرده است مراسم پس از استقبال ایستاده حضار و میهمانان از کارگردان «لینکلن»، با اجرایی از ترانه فیلم «رنگ ارغواني» اسپیلبرگ در سال 1985، آغاز شد. این کارگردان آمریکایی با گروه داوری خود تصمیم می‌گیرند که در میان 20 فیلم شرکت‌کننده در بخش رقابتی، کدام‌یک شایسته دریافت نخل طلای امسال خواهد بود هیات داوران جشنواره شصت و ششمین جشنواره فیلم کن در اولین کنفرانس خبری خود شرکت کردند و به بیان دیدگاه‌های خود درباره سینما و جشنواره کن امسال پرداختند. «اسپیلبرگ» در این نشست گفت: «به عقیده من، ما همواره در حال قضاوت، ارزیابی و یافتن چیزهای جدید در فیلم‌هایی هستیم که به تماشای آن‌ها می‌رویم و درواقع فیلم‌ها در به دست آوردن توجه مخاطبان همواره در حال رقابت با هم هستند.» «نیکول کیدمن» نیز ضمن اشاره به اهمیت ارج نهادن به فیلم‌ها گفت: «در نهایت جشنواره معتبر کن فرصتی را برای من فراهم کرد تا بتوانم بنشینم و فیلم ببینم.» «آنگ لی» کارگردان سرشناس چینی که امسال (2013) با فیلم «زندگی پی» جوایز فراوانی را از آن خود کرد و دوبار در سال‌های 1997 و 2009 در بخش رقابتی کن حضور داشته است نیز درباره حضور خود در جشنواره کن گفت: «بدون شک جنبه‌های زیبایی‌شناختی‌، اجتماعی و سیاسی فیلم‌ها برای هیات داوران حائز اهمیت است و آنچه همگان را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد، نخل طلای کن است.» «کریستین مونگیو» کارگردان سرشناس رومانیایی و برنده نخل طلا با فیلم «4 ماه، 3 هفته و 2 روز» در سال 2007 نیز که امسال جزو هیات داوران برای اهدای نخل طلای کن است، گفت: «قضاوت و داوری فیلم‌ها کار بسیار دشواری است و آنچه برای من اهمیت دارد، صداقت و شجاعت کارگردان است زیرا اولین قدم برای موفقیت یک کارگردان این است که بداند چه می‌خواهد و دومین قدم اصالت است.» «نوآمی کاواسه» کارگردان معروف ژاپنی و دیگر چهره شناخته‌‌شده در هیات داوران شصت و ششمین جشنواره فیلم کن نیز گفت: جشنواره مکانی برای رقابت و دوستی است که هرساله پیامی را برای جهانیان دارد و همان‌طور که «اسپیلبرگ» می‌گوید ما دارای ملیت‌ها و مشاغل گوناگونی هستیم اما زبانی مشترک داریم که آن زبان سینماست. هرچند درنهایت انتظارات متفاوتی از اسپیلبرگ می‌رود. او خود با لبخندی گفت: «می‌خواهم با تماشای فیلم «12 مرد خشن» سیدنی لومت خودم را برای روز نهایی داوری آماده کنم.»
    درخشش «گذشته» برای سینمای فرانسه 
    دیشب فیلم «گذشته» فرهادی نمایش داده شد و باید منتظر ماند که امروز رسانه‌ها و منتقدان مختلف جهان درباره‌اش چه واکنشی نشان دهند. سایت جشنواره کن درباره جدیدترین فیلم اصغر فرهادی نوشته است: «این اولین حضور او از جانب سینمای فرانسه است و باید آن را عالی‌ترین کیفیتی دانست که می‌شد انتظار داشت. این فیلم هم درست مانند جدایی یک فیلم درخشان است با موضوع طلاق. برخلاف عنوان فیلم این‌بار شخصیت‌ها یک‌جور دیگر هستند و نگاهشان به آینده و سرنوشتشان مخاطب را میخکوب می‌کند. این اولین‌باری است که اصغر فرهادی با یک فیلم به بخش مسابقه جشنواره کن می‌آید. گذشته فیلمی است با پتانسیل بسیار قوی که در یک فیلمنامه درخشان در اولین اکرانش نظر منتقدان را جلب کرد. هنر فرهادی تنها در کارگردانی نیست، بلکه استفاده از جلوه‌های بصری و چند خط داستانی در یک وضعیت مشترک فیلم او را به یکی از آثار بحث‌برانگیز این دوره تبدیل کرده است. این‌بار هم کودکان در فیلم فرهادی نقش مهمی دارند. او باز هم شخصیت‌های داستانش را در یک معضل اخلاقی گرفتار کرده است و این‌بار قضاوت درباره هریک از آن‌ها بارها دشوارتر از فیلم جدایی شده است. او تماشاگرش را در فیلم جدایی جلوی میز قاضی دادگاه خانواده رها کرده است و حالا فیلم از جایی شبیه به پایان جدایی شروع می‌شود.»
    نشست مطبوعاتی «گذشته»
    خبرنگاران ایرانی در کنار منتقدان جهانی فیلم سینمایی «گذشته»، جدیدترین ساخته اصغر فرهادی را در جشنواره کن دیدند. همزمان با افتتاحیه این فیلم عکس‌های مختلفی از رسانه‌های مختلف هم چون رویترز، گتی و غیره به سراسر جهان مخابره می‌شد. پس از آن، نشست نقد و بررسی فیلم با حضور اصغر فرهادی، علی مصفا، برنیس بژو، طاهررحیم و بابک کریمی برگزار شد. در لحظاتی از آن نشست دو کودک نیز در جمع آنان حاضر شدند؛ کودکان فرانسوی که فرهادی آنان را باهوش دانست. اصغر فرهادی در این نشست از «محمود کلاری» و توانایی‌هایش به عنوان فیلمبردار یاد کرد. همزمان با نشست، بخش‌های کوتاهی از آن به صورت پراکنده روی سایت جشنواره فیلم کن قرار گرفت. اما سرانجام شیما غفاری و مسعود نجفی خبرنگاران اعزامی ایسنا بودند که گزارش این نشست را زودتر از هر رسانه‌ دیگری منتشر کردند. در جلسه نمایش فیلم سینماگران و خبرنگاران ایرانی مانند غلامرضا موسوی، علی معلم، سیف‌الله صمدیان‌، فاطمه معتمد‌آریا، محمود گبرلو، محمد حقیقت و... حضور داشتند. «اصغر فرهادی» در ابتدای این نشست که به زبان فارسی سخن می‌گفت، با تایید این‌که از ابتدا قرار بوده فیلم «گذشته» در خارج از ایران اتفاق بیفتد، گفت: « اين فيلم سفر مردی از ایران به کشوری دیگر بوده این سفر، دوری و مسافت برای من مهم بود.»او درباره این‌که چرا «پاریس» را انتخاب کرده است؟ ادامه داد: «دلایل مختلفی داشت که مفصل است.»
    تماشاگرمي تواند فيلم را متعلق به مليت خودش بداند
    فرهادی در پاسخ به این‌که «چرا خانه این فیلم در کنار ریل راه‌آهن واقع شده و یک خانه قدیمی انتخاب شده است؟» بیان کرد: «این ویژگی، اشاره‌ای به زمان و گذشته است. قطار نشانه‌ای از گذشت زمان و قدیمی بودن خانه به تم موجود در فیلم بازمی‌گردد. البته خانه را در کنار شهر انتخاب کردم چون نمی‌خواستم معماری توریستی پاریس در فیلم غالب شود.»کارگردان «گذشته» سپس از کارکرد ریل راه‌آهن در فیلم دیگرش با نام «شهرزیبا» یاد کرد و گفت: «آن خانه نیز در کنار ریل راه‌آهن بود اما کارکرد ریل راه‌آهن در فیلم «گذشته» با کارکردش در «شهرزیبا» فرق می‌کند.» علی مصفا، بازیگر ایرانی فیلم نیز که به زبان فرانسه جوابگوی خبرنگاران بود، دقایقی به فارسی صحبت کرد و گفت: «این فیلم واقعا برای گروه ایرانی یک تجربه منحصر به فرد بود. ما با یک زبان دیگری کار می‌کردیم و گروه فرانسوی با زبان دیگری، اما ارتباطی که بین‌مان شکل گرفت از رابطه زبان فراتر بود و از مرحله زبان عبور کرد.»اصغر فرهادی در بخش دیگری از نشست توضیح داد: «ملیت من ایرانی است. با عوض کردن جغرافیای فیلم‌هایم شکل فیلمسازی‌ام عوض نمی‌شود و من همان فیلمساز قبلی هستم. پاسخ به این‌که «ملیت این فیلم چگونه است؟» یک مقدار سخت است. تعیین ملیت در سینما کار سختی است. ملیت فیلم را تماشاگری مشخص می‌کند که آن را می‌بیند، هر تماشاگر می‌تواند فیلم را متعلق به ملیت خودش بداند.»
    سانسور
    در ادامه این نشست درباره سانسور از فرهادی پرسیده شد که او پاسخ داد: «سانسور دو نوع است؛ سانسور رسمی و یک نوع سانسور بزرگ‌تر که درون خودتان وجود دارد. سانسور درون شما، ممکن است از وضعیت اجتماعی و اقتصادی ناشی شود. به ‌هر حال اگر در خارج از کشور هم فیلم بسازیم بخشی از محدودیتی که خودمان هم به آن آگاه نیستیم وجود دارد؛ بنابراین بخشی از محدودیت‌ها در ذهن من وجود دارد اما آن‌ها را به عنوان مانع نمی‌بینم بلکه برای گفتنشان راه خلاقانه‌ای پیدا می‌کنم.»او در پاسخ به این‌که چرا خانواده را سوژه‌ فیلم‌هایش می‌کند نیز بیان کرد: «فکر می‌کنم خانواده می‌تواند کمک کند که ارتباط نزدیکی با تماشاگر داشته باشم. به ‌هر حال همه تماشاگران مستقیم یا غیرمستقیم با خانواده زندگی می‌کنند. رابطه بین آدم‌ها و رابطه زن و مرد، کهن‌ترین رابطه بشری است ولی مشکلات همیشه تازه و نو است. معتقدم اگر همه عمرم را با بستر خانواده در فیلم‌هایم کار کنم باز جا دارد فیلم جدیدتری در این زمینه بسازم.»
    حقیقت در زمان و مکان خاص فریز نمی‌شود
    کارگردان «گذشته» همچنین درباره «حقیقت» خاطرنشان کرد: «حقیقت چیزی نیست که در یک زمان و مکان خاص فریز شده باشد، حقیقت سیال است. هر موقع که سراغش بروید یک بخشی از آن را دریافت می‌کنید. رابطه یک زوج هم همین است، خیلی هم پیچیده است و نمی‌توان یک تعریف مطلق از این رابطه ارائه کرد. این ویژگی آن را آن‌قدر جذاب کرده که در سینما و ادبیات بارها و بارها روی آن کار کرده‌ایم.»
    مصفا: شخصیتم پر از تناقض است
    در ادامه، علی مصفا درباره ویژگی شخصیتی که در این فیلم بازی کرده است، اظهار کرد: «شخصیت من در این فیلم پر از تناقض است. تردیدهایی که باعث می‌شود قضاوت آن کار ساده‌ای نباشد. البته این ویژگی شخصیت فیلم‌های آقای فرهادی است که به سادگی نمی‌توان درباره‌شان قضاوت کرد و من هم دوست ندارم به نتیجه‌گیری قطعی درباره شخصیتم برسم. به همین دلیل می‌خواهم این تضاد به شکل زنده‌ای در موقع کار وجود داشته باشد.»
    داستان فیلم بعدی به سراغم می‌آید
    اصغر فرهادی با اشاره به مضمون فیلم عنوان کرد: «همان اندازه که آینده مبهم است، گذشته هم مبهم است. شاید هرکسی گذشته‌اش را آن‌طور که دلش می‌خواهد، تعریف می‌کند، بنابراین گذشته مبهم است.»این کارگردان سینما همچنین درباره فیلم بعدی‌اش اظهار کرد: «تصمیم را من نمی‌گیرم، بلکه داستانی که به سراغم می‌آید می‌گیرد! داستان می‌آید و من فقط آن را می‌نویسم.» فرهادی در بخش دیگری از سخنانش در نشست خبری فیلم سینمایی «گذشته» در جشنواره کن، گفت: «گروه فیلم «گذشته» گروه خوبی بودند. بنابراین هیچ بهانه‌ای برایم وجود نداشت که نتیجه فیلم بدی بشود. همه‌چیز آن‌طور که می‌خواستم بود.»
    هالیوود و فرهادی 
    فرهادی همچنین در پاسخ به این‌که آیا بعد از گرفتن اسکار، پیشنهادی برای ساختن فیلم در هالیوود داشته است، اظهار کرد: «به‌هرحال پیشنهادهایی مطرح شد و من به آن‌ها هم فکر کردم، به گونه‌ای که قرار بود سراغ پروژه‌ای بروم که فیلمنامه و بازیگرش انتخاب شده و فقط من تکنیسین آن بودم. بنابراین نتوانستم درباره آن‌ها تصمیم بگیرم. کاری که قبل از این‌که من حضور داشته باشم کسانی درباره‌اش تصمیم گرفته‌اند و به آن‌ها هم گفتم اگر زمانی داستانی داشتم و آن را باور کردم و آن داستان در آمریکا می‌گذشت به آن‌ها خبر خواهم داد.»او ادامه داد: «در هالیوود فیلم‌های خوب و بد هست. نمی‌توان با یک کلمه همه فعالیت آنجا را سرکوب کرد. من می‌گذارم ببینم داستانی که به سراغم می‌آید چه می‌گوید. خودم را فیلمنامه‌نویس می‌دانم و بیشترین لذت را موقع نوشتن می‌برم، به همین دلیل دوست دارم فیلمنامه کامل باشد و بعد کار را شروع کنم. شاید برای بازیگران کار خطرناکی باشد ولی درعین‌حال احساس آزادی را به بازیگران می‌دهم و از آن‌ها می‌خواهم مسیری را که در نوشتن طی کرده‌ام از صفر شروع کنند، این باعث می‌شود بازیگر احساس آزادی بکند.»
    جادوی گتسبی ادامه دارد 
    اما نمایش فیلم «گتسبی بزرگ» به صورت سه‌بعدی در افتتاحیه جشنواره کن با واکنش‌های مختلف منتقدان روبه‌رو شد؛ فیلمی که در بخش رقابتی حضور ندارد. باز لورمان کارگردان فیلم یادآور شد که ساخت این فیلم موجب شد تا رمان «گتسبی بزرگ» نوشته اسکات فیتزجرالد، در فهرست پرفروش‌ها جای گیرد و در چند هفته خیلی بیشتر از زمان حیات نویسنده‌اش فروش کند و«دی‌کاپریو» نیز اضافه کرد که «کمتر فیلم‌های اقتباسی موفق شده‌اند تا چنین جایگاهی در باکس‌آفیس به دست بیاورند.» بعضی منتقدان فیلم را تزیینی خوانده‌اند. هرچند کارگردان چنین جواب داد: «می‌دانستم چنین نظراتی مطرح می‌شود اما رمان 1925 فیتزجرالد هم ابتدا به سختی با پذیرش روبه‌رو شد. فقط می‌خواستم مردم آن را ببینند.» 
    دختران لس‌آنجلسی با سوفیا کاپولا 
    «حلقه بلینگ» تازه‌ترین فیلم سوفیا کاپولا بخش نوعی نگاه را افتتاح کرد؛ فیلمی که کاپولا را دوباره به روزهای اوجش و فیلم «خودکشی باکره‌ها» بازگرداند. سوفیا کاپولا کارگردان این اثر و بازیگران فیلم بعد از نمایشی که با استقبال روبه‌رو شد درباره این فیلم حرف زدند. سوفیا کاپولا به اهمیت لس‌آنجلس اشاره کرد و گفت: «لس‌آنجلس نقشی کلیدی در فرهنگ آمریکایی دارد. چیزی که ما در این فیلم می‌بینیم این است: جهان سلبریتی‌ها و شوهای تلویزیونی. این داستان نمی‌توانست در جای دیگری رخ بدهد. این بچه‌ها درست در نزدیکی ستاره‌ها زندگی کردند. من نام شخصیت‌ها را تغییر دادم به‌طوری که این اشخاص جوان به خوبی شناخته نشوند. من یک یا دو نفر از آن‌ها را ملاقات کردم. شنیدن تعریف کردن جزییات داستانشان مجذوب‌کننده بود. در این فیلم پاریس هیلتون که خود نماینده یک خرده‌فرهنگ است کمک زیادی به من کرد.»

بهار