مردي که درد وطن داشت
اول ديماه، تولد 83 سالگي دلاويزترين صدا است که به «گل مريم» جان تازه بخشيد.
محمد نوري به سال 1308 خورشيدي در تهران متولد شد و پس از پايان تحصيلات ابتدايي و متوسطه در رشتهي زبان و ادبيات انگليسي از دانشگاه تهران فارغالتحصيل شد.او علاوه بر فعاليت در عرصه موسيقي، چند کتاب را هم ترجمه کرد که از جمله رمان «درخت شيطان» نوشته ايرزي کازنيسکي است.نوري ابتدا در هنرستان تئاتر نزد اسماعيل خان مهرتاش مدت سه سال آواز ايراني را بهطور سينه به سينه آموخت.به گزارش ايسنا،سپس به هنرستان عالي موسيقي رفت و زير نظر استادان مصطفي کمال پورتراب و مهندس سيروس شهردار سلفژ و نت و پيانو را فراگرفت و پس از آن به کلاس اِولين باغچهبان - ديگر استاد هنرستان عالي موسيقي - رفت که مکتب وسعت صداي خود را پيدا کند.محمد نوري آثاري را همچون «اي ايران»، «سفرهاي دور»، «آواز سرزمين خورشيد»، «مريم جان»، «عروسي»، «چشمان آبي و دريا»، «انتظار»، «لانه متروک»، «بارانها»، «ترانههاي چوپان»، «سرزمين گيلان»، «شاليزار»، «اي به خفته دل»، «توبيو»، «نشونشو»، «لالايي شيرازي» و «آواز سرزمين خورشيد» از خود به جا گذاشته است.مصطفي کمال پورتراب پس از درگذشت محمد نوري به ايسنا، گفته بود: محمد نوري تربيت خانوادگي خوبي داشت، از کارهاي مبتذل دوري ميکرد و از افرادي که در سطوح برتر موسيقي بودند، بهره ميگرفت و کارش در موسيقي پاپ بسيار ارزنده بود.اين آهنگساز پيشکسوت دربارهي محمد نوري يادآور شد: اطلاعات نوري در زمينه موسيقي بسيار خوب بود و پايه و اساس محکمي داشت و شاگردان خوبي را نيز تربيت کرد که افرادي مثل عليرضا شفقينژاد از يادگارهاي او هستند.کمال پورتراب دربارهي مدتي که محمد نوري نزد او سلفژ را فرا گرفته بود، چنين اظهار نظري دارد: هرکس که موسيقيدان ميشود، بايد تئوري سلفژ را به خوبي بداند؛ چون سلفژ علم موسيقي است و گوش را تربيت ميکند و فرد ميتواند ريتمها را بنويسد. براي من جالب است که محمد نوري اين موضوع را که از شاگردان من بوده، مطرح کرده است و اين هم از ويژگيهاي خوب او محسوب ميشود و نشان ميدهد که او قدردان است؛ چون بسياري هيچگاه نميگويند که از کجا و چه کسي آموختهاند.وي ميگفت: محمد نوري به عنوان چهرهي ماندگار شناخته شد و اين نشان ميدهد که او در ميان هنرمندان و مسؤولان دولتي شناختهشده بود و مورد توجه قرار ميگرفت.کمال پورتراب دربارهي شيوهي آوازي محمد نوري تأکيد داشت: محمد نوري در شيوهي آوازي خود پيشتاز بود و تحصيلات موسيقي را هم نزد خانم اِولين باغچهبان گذراند و اشعاري را هم که ميخواند، اشعاري مردمي بود که وطنپرستي را درس ميداد و مردم را نسبت به حقايق زندگي آگاه ميکرد و کارهايش برخلاف برخي موسيقيهاي پاپ امروزي بود که فقط کلمات بيمعنا در آنها پيدا ميشود. همهي قطعات او باارزش بود و مردم را راهنمايي ميکرد.عليرضا شفقينژاد نيز درباره خلق و خوي استادش ميگفت: او هميشه براي وطنش خواند و هيچگاه به خاطر پول کار نکرد.رهبر گروه ُر فيلارمونيک ايران يادآور شده است: من از سال 1379 همکاريام را با استاد نوري آغاز کردم و از سال 1380 به شاگردانش سلفژ درس ميدادم و به عنوان رهبر ارکستر نوري انتخاب شدم. حتي در برنامهي «چهرههاي ماندگار»، او را همراهي کردم و نکتهي بارز در تمام اين سالها اين بود که او هيچگاه خودش را به پول نفروخت و زماني هم که در بم زلزله شد، برنامهاي را اجرا کرد و عوايد آن را به زلزلهزدگان داد.»شفقينژاد ميگفت: محمد نوري در کنسرتهايش فقط و فقط به فرهنگ و اعتلاي سطح فرهنگي ايران ميپرداخت و اين امر براي او بسيار مهم بود و به چيز ديگري فکر نميکرد. او هيچگاه به خاطر پول کار نکرد.رهبر گروه ُر فيلارمونيک ايران افزود: محمد نوري بسيار وطندوست بود و هيچگاه به مسائل سياسي و مسائلي که خارج از اين سرزمين بود، تن نداد و در سرزمين خود ماند و وفادار بود.او همچنين تأکيد داشت: محمد نوري براي مردمش کار ميکرد و بيشتر آثارش رنگوبوي کارهاي فولکلور را داشت بهعلاوه، در کنسرتهايش هميشه قطعات لري، بختياري، آذري، شمالي و... را ميخواند و عرق خاصي به ايران و سرزمينش داشت.شفقينژاد در پايان يادآور شده بود: از بابت اين سالها که در خدمت استاد نوري کار کردهام، افتخار ميکنم و تا خرداد 88 با او کار ميکرديم که متأسفانه کمکم به دليل کسالت، همکاري با ما عملا متوقف شد.سرانجام محمد نوري شامگاه نهم مردادماه 1389 در سن 81 سالگي در بيمارستان جم از دنيا رفت.