استقلال و پرسپوليس مي‌توانند چند قلعه‌نويي داشته باشند
مربيان جوان، نيازمند پشتيباني مديران
امير قلعه‌نويي در فوتبال ايران به عنوان نمادي از موفقيت مربيان ايراني شناخته مي‌شود. شايد دليل اصلي اين موضوع، به كسب چند عنوان قهرماني او همراه تيم‌هاي استقلال و سپاهان برمي‌گردد. ضمن اين‌كه قلعه‌نويي در زمان تصدي پست مربيگري در تيم‌هاي ديگري نظير برق تهران، استقلال اهواز و تراكتورسازي تبريز هم كارنامه ناموفقي از خود ارائه نكرده است. هر چند منتقدان اين مربي نيز معتقدند موفقيت‌هاي قلعه‌نويي صرفا به ميدان‌هاي داخلي محدود است و او در عرصه‌هاي آسيايي و بين‌المللي، كارنامه ضعيفي از خود ارائه كرده است.

قلعه‌نويي در انتهاي دوران بازي خود با حمايت‌هاي مدير عامل باشگاه استقلال براي مدتي به باشگاه باير لوركوزن رفت تا تحت نظارت كريستوف دام، نحوه آماده‌سازي و تمرين‌هاي آن تيم آلماني را از نزديك ببيند و با كار مربيگري حرفه‌اي تا حدي آشنا شود. همين دوره نسبتا كوتاه در كنار هوش و تجربه سرشار فرمانده پيشين درون زمين استقلال، او را به چنين مرد موفقي در مربيگري بدل كرده است، طوري كه حضور وي به تضميني تقريبي براي موفقيت تيم‌هاي تحت فرمانش تبديل مي‌شود.

بنا به هر دليلي قبل و بعد از قلعه‌نويي، چنين تجربه موفقي در مربي‌سازي براي ديگر ستاره‌هاي شاخص اين تيم تكرار نشد و افرادي مثل حسن روشن، عبدالعلي چنگيز، شاهرخ بياني، جواد زرينچه، مجيد نامجو مطلق، ناصر حجازي، فرهاد مجيدي و... مانند قلعه‌نويي مورد حمايت مديريت باشگاه قرار نگرفتند تا استقلالي‌ها كه همواره به دليل روبه‌رويي با حاشيه‌هاي فراوان، نيازمند يك مربي از جنس ستاره‌هاي داخلي خود بوده‌اند فقط وابسته به يك مربي اينچنيني بمانند. هر چند مرحوم حجازي، صمد مرفاوي و زرينچه، هريك مدتي بلند يا كوتاه، هدايت استقلال را در اختيار گرفته‌اند ولي به هيچ‌وجه شرايطي كه براي قلعه‌نويي مهيا شد براي هيچ يك از ستاره‌هاي تاريخ اين باشگاه فراهم نشده است.

اگر مشكل استقلالي‌ها اين است كه تنها حامي يكي از بازيكنان ستاره خود از ابتداي مسير مربيگري بوده‌اند، پرسپوليس در اين زمينه حتي آن يك نمونه را هم در اختيار نداشته است. البته در اين مسير، ستاره‌هايي نظير پروين، درخشان، دايي، استيلي و عاشوري در دوره‌هايي بلند يا كوتاه، هدايت اين تيم را به عهده گرفته‌اند، ولي روي هيچ يك از آنها از دوران حضور در زمين براي مربيگري و اعزام به اروپا سرمايه‌گذاري و تداركي ديده نشده بود.

در مقطع فعلي، كنار گذاشتن ژوزه پرتغالي و حضور يحيي گل‌محمدي روي نيمكت مربيگري پرسپوليس به چالش اصلي باشگاه تبديل شده است. چالش از اين حيث كه مديريت پرسپوليس مايل است كنار گذاشتن ژوزه با كمترين هزينه و ضرر ممكن براي اين باشگاه انجام شود و به همين دليل سعي مي‌كند از بروز هرگونه تنشي در مواجهه با ژوزه خودداري كند.

پرسپوليس و استقلال براي تضمين موفقيت‌هاي آتي خود و كسب رضايت هواداران بي‌شمارشان، نيازمند پرورش قلعه‌نويي‌هاي بيشتري از بین افرادي هستند كه در بين ستاره‌هاي پيشين اين دو باشگاه، به تعداد قابل اعتنايي وجود دارند

جريمه 10 درصدي مبلغ قرارداد چهار بازيكني كه اظهارنظرهايي در مخالفت با ژوزه انجام داده بودند در همين خصوص راستا تعبير و تفسير مي‌شود، همان‌طور كه يحيي گل‌محمدي هم در اظهارنظري، ضمن تمجيد از شخصيت و عملكرد ژوزه، او را سرمربي تيم دانسته است.

در كنار اين موضوع به نظر مي‌رسد يكي ديگر از دغدغه‌هاي باشگاه پرسپوليس در سپردن سرمربيگري پرسپوليس به گل‌محمدي، نگراني از حاشيه‌سازي احتمالي برخي بازيكنان مغرور تيم براي او و به هم زدن نظم تيمي باشد. به همين منظور، كميته فني باشگاه تصميم گرفت با قرار دادن علي پروين به عنوان مدير، از گردنكشي احتمالي برخي بازيكنان نيز ممانعت كند، در حالي كه از طرفي طي سال‌هاي اخير، پروين با اتكاي صرف بر تجربه و تفكرات سنتي خود به هيچ‌وجه مدير فني موفقي در باشگاه استيل آذين نبود و نتوانست هيچ كمكي در برون‌رفت آن باشگاه از بحران به عمل آورد و از سوي ديگر، به نظر مي‌رسد گل‌محمدي نيز مانند هر مربي ديگر براي رسيدن به موفقيت، نيازمند داشتن اختيارات كافي است و تجربه چند ساله مربيگري اين مربي جوان، حكايت از مثمرثمربودن تفكرات نو و مديريت منظم ولي دوستي محورانه او دارد.

به عنوان مثال، گل محمدي در سال اول مربيگري خود طي چند ماه، صبا را به ليگ قهرمانان آسيا رساند و بخوبي از پس هدايت بازيكناني نظير محمد نوري، غلامرضا رضايي، اميرحسين فشنگچي (كه الان هم در پرسپوليس حضور دارند) بر آمد. گل‌محمدي آن سال، با آن كه در فرم بسيار خوبي از بازي قرار داشت ترجيح داد براي رفع هر سوءتفاهمي، به بازي خود پايان دهد تا فقط بر مربيگري تمركز كند.

در سال‌هاي بعدي نيز اين مربي جوان در ليگ دسته اول، عملكرد خوبي در تيم‌هايي مثل تربيت يزد و نساجي مازندران ارائه كرد و قوي‌ترين حضور اين تيم‌هاي جوان و شهرستاني طي ساليان اخير را نشان داد. گل‌محمدي پس‌از مدتي همكاري با علي دايي در كادر فني راه‌آهن، مجدد از ابتداي اين فصل، هدايت صبا را به عهده گرفت تا اين تيم جوان و كم مهره را نيز با ارائه بازي‌هايي پرطراوت به صدر جدول ليگ برتر برساند.

پس از آن، حضور اين بازيكن پيشين پرسپوليس به عنوان دستيار ژوزه هم تاثير خود را نشان داد و پرسپوليس از تيم ضعيف و رهاي هفته‌هاي ابتدايي فصل، به تيمي تبديل شد كه ديگر به راحتي گذشته گل نمي‌خورد و راحت‌تر گل مي‌زد.

موفقيت‌هاي نسبي يحيي در عرصه مربيگري و در كنار آن، نياز وافر پرسپوليس به حضور يك سرمربي آشناي ايراني، در حالي زمينه مناسبي براي همكاري او و باشگاه ايجاد كرده است كه به نظر مي‌رسد صرف نظر از حضور وي يا هر مربي ديگري، پرسپوليس بايد حمايت همه‌جانبه‌تري از سرمربي آينده خود داشته باشد تا او بتواند بدون دغدغه‌هاي جانبي، تمركز خود را بر اصلاح شرايط و بازگشت اين باشگاه پرطرفدار به روند موفقيت‌هاي سال‌ها و دهه‌هاي گذشته خود معطوف كند.

در حقيقت، پرسپوليس و استقلال براي تضمين موفقيت‌هاي آتي خود و كسب رضايت هواداران بي‌شمارشان، نيازمند پرورش قلعه‌نويي‌هاي بيشتري هستند؛ افرادي كه در بين ستاره‌هاي پيشين اين دو باشگاه، به تعداد قابل اعتنايي وجود دارند، ولي از هدايت و پشتيباني لازم مديران به دور مانده‌اند.


جام جم

مجيد عباسقلي / گروه ورزش