افسرده ايم اما نميدانيم!
افسرده ايم اما نميدانيم! يکي از بيماريهاي رواني بسيار شايع در عصر کنوني بيماري افسردگي است در حالي که نيمي از بيماران از بيماري خود اطلاع ندارند.اين بيماري در تمام سنين و در زنان و مردان ديده ميشود از سوي ديگر اين بيماري به دليل پيچيدگي که در انواع آن وجود دارد گاه به غلط تشخيص داده ميشود.سه دسته عمده افسردگي افسردگي شديد(عمده)، پايدار يا خفيف(مزمن) و اختلال دو قطبي وجود دارد که ممکن است بيماران انواع متفاوت از علائم و نشانهها را داشته باشند که با همپوشاني گروههاي مختلف همراه باشد. افسردگي شديد، شامل علايمي است که در تمام طول روز و در تمام روزها به مدت حداقل دو هفته يا ماهها در بيمار وجود دارد و شامل نشانهها و رفتارهايي است که عملکرد شغلي، روابط بين فردي و رفتارهاي اجتماعي را تحت تاثير قرار داده و شخص را بطور کلي از محيط خود دور ميسازد که در طي اين مدت فرد حداقل چهار علامت را تجربه ميکند.تغيير اشتها که ممکن است به صورت افزايش يا کاهش وزن نمايان شود، بي خوابي و يا پرخوابي، تاخير در گفتار و يا انجام وظايف و يا برعکس عدم آرامش و بي قراري، در بيشتر اوقات احساس خمودي و کمبود انرژي، مشکلات عدم تمرکز و تصميم گيري، احساس پوچي يا احساس گناهکاري، افکار خودکشي يا اقدام به خودکشي از علايم افسردگي شديد است.افسردگي مزمن در مدت طولاني تري فرد را گرفتار ميکند و در واقع علايم بيماري در بزرگسالان حداقل دو سال و در کودکان و نوجوانان حدود يکسال ادامه دارد و البته بر خلاف افسردگي شديد که علايم در تمام طول روز ادامه دارد در اين نوع از افسردگي فرد فقط در ساعاتي از روز احساس غمگيني و بي حوصلگي را تجربه ميکند.گاهي طول دوره بيماري افسردگي مزمن به طور متوسط به پنج سال هم ميرسد که اين دسته از بيماران افزايش يا کاهش اشتها، بي خوابي يا پرخوابي، خستگي مفرط يا فاقد انرژي بودن،اعتماد به نفس پايين، مشکل در تمرکز يا تصميم گيري و نا اميدي را در مدت طولاني با خود به همراه دارند.به گفته روانشناسان اين نوع افسردگي اغلب در سنين نوجواني يا اوايل جواني اتفاق ميافتد.اختلال دو قطبي نيز از انواع ديگري افسردگي است که با دو فاز احساسي کاملا متفاوت مشخص ميشود به گونه اي که فرد در برخي از مواقع احساس سرخوشي، خود بزرگ بيني و رفتارهاي ناپايدار به همراه خوشحالي شديد دارد و در برخي مواقع علايم افسردگي (بي علاقگي، بي حوصله گي را از خود بروز ميدهد.ايدههاي خود بزرگ بيني و يا افزايش بيش از اندازه در اعتماد به نفس، نياز کمتر به خواب، يک احساس اضطرار در صحبت کردن، افکار پراکنده و فاقد تمرکز، افزايش فعاليت براي به انجام رساندن يک هدف و يا بيان آن با تحريک پذيري شديد، افزايش حس لذت جويي که ممکن است به صورت افزايش شديد ميل جنسي، خوشگذراني و ولگردي که معمولا با عاقبتي بد همراه است از علايم اين نوع بيماري است.بسياري از روانشناسان معتقدند که افسردگي از طريق مصرف دارو و مشاوره قابل درمان است.داروهاي ضد افسردگي عدم تعادل شيميايي در مغز را که باعث افسردگي ميشود، اصلاح ميکنند.تاثير داروهاثي ضد افسردگي بر هر فردي متفاوت است. بنابراين حتي اگر يک دارو بر بيماري فردي تاثيري نداشته باشد، ممکن است داروي ضدافسردگي ديگر بر او موثر باشد.البته مدت زمان نياز به مصرف دارو به ميزان افسردگي بستگي دارد.شمس الدين کهاني يک روانشناس باليني در گفت و گو با ايرنا در مورد عدم درمان افسردگي ميگويد: خطر اصلي درمان نکردن افسردگي، خودکشي است بر اين اساس براي درمان به موقع اين بيماري بايد علايم را جدي گرفت.وي ادامه ميدهد: درمان افسردگي ممکن است شامل داروهاي ضد افسردگي، مشاوره تخصصي، درمانهاي رفتار شناختي و يا ترکيبي از اينها باشد.کهاني ميگويد: در درمان افسردگيهاي خفيف تا متوسط ممکن است مشاوره ي تخصصي کافي باشد اما چنانچه علايم اوليه بيماري شديد باشند احتمالا دارو و مشاوره تخصصي بايد صورت گيرد.وي اضافه ميکند: اگر علايم هشدار دهنده اي مانند افکار خود کشي يا خطر آسيب به خود يا ديگران يا علايم شديدتري مانند فاصله گرفتن از جهان واقع يا جنون و يا سوء مصرف بيش از حد الکل و داروها وجود داشته باشند، بايد بيمار بستري شود.به گفته کهاني، افسردگي معمولا به وسيله دارو، مشاوره يا روان درماني يا ترکيبي از آنها با موفقيت درمان ميشود.وي در مورد شناسايي علايم افسردگي ميگويد: افسرده بودن خلق و خوي در بيشتر روزها، تقريباا در همه روزها از علايم بيماري افسردگي است.وي به افراد توصيه ميکند تا با ديدن علايمي که دال بر افسردگي است حتما به پزشک مراجعه کنند.کهاني، کاهش آشکار علاقه يا ميل به هر نوع فعاليت در زندگي، کاهش يا افزايش قابل توجه وزن بر اثر کاهش يا افزايش اشتهاي غذا خوردن، بي خوابي يا پرخوابي در غالب شب ها، افزايش يا کاهش اعمال رواني حرکتي يا فعاليتهاي ذهني، خستگي يا کاهش انرژي، احساس بي ارزشي يا گناهکار بودن، کاهش توان انديشيدن يا تمرکز ذهن و تصميم گيري، انديشيدن به مرگ ( نه ترسيدن از آن) و به خودکشي، بدون داشتن طرحي براي آن، يا اقدام به خودکشي با طرحي از پيش ريخته را از علايم جدي دانست که افراد بايد با مشاهده هر يک از اين علايم بايد به پزشک مراجعه کنند.اين روانشناس باليني ادامه ميدهد: صرف نظر از مسائل ژنتيکي، حل نشدن مشکلات اقتصادي خانوادهها نيز باعث بروز افسردگي ميشود.کهاني ميافزايد: علايمي چون بي حوصلگي، کاهش انرژي، بد خوابي، فقدان تمرکز و اشتها، گريه، افت کاري، مشکلات شغلي و خانوادگي،عصبانيت و تحريک پذيري از علايم بارز افسردگي به شمار ميرود که بسيار ديده ميشود.به گفته وي مسايل محيطي از ديگر عوامل بروز افسردگي است چرا که اگر انسان ها، از بهداشت رواني مناسبي برخوردار باشند، اين سلامت رواني در زندگي فردي و اجتماعي آنها بسيار تاثيرگذار خواهد بود.اين روانشناس باليني ميگويد: چنانچه افراد با زندگي در محيط غير بهداشتي و ناسالم مستعد ابتلا به بيماري ميشوند، برهم خوردن شرايط محيطي نيز ميتواند در بهداشت رواني آنان تاثير بگذارد.
+ نوشته شده در سه شنبه چهاردهم آذر ۱۳۹۱ ساعت توسط س . وکیلی
|