خانه تكاني فوري در فدراسيون
خانه تكاني فوري در فدراسيون |
علي عالي ![]() 2- علي كفاشيان اين روزها قصد فريب و نيرنگ ندارد. او اين روزها بيشتر از هر روزي متوجه آسيب و لرزش جايگاهش شده است. براي نخستين بار در تاريخ مجامعي كه برگزار كرده، نتوانسته مصوبهاش را از اعضاي مجمع بگيرد و حالا حتي پايگاه هياتهاي استاني را- به عنوان پايگاه اصلي راي در مجمع- هم در دست ندارد. جايگاه او با مطلب يك رسانه به خطر افتاده است. او اين روزها متوجه شده است كه هرچه سريعتر بايد فضاي فدراسيون را تغيير دهد وگرنه آتش اين تنش، دامان خودش را هم خواهد گرفت. به نظر ميرسد او صداي ناكارآمدي و تغييرات زودرس را شنيده و اين روزها به فكر جابهجايي و خانه تكاني افتاده است. حق هم دارد. از قبل هم دوستان نزديكش به او گفته بودند، همان دوستاني كه اين روزها تبديل به منتقدانش شدهاند. او صداي مجمع را شنيد، فريادهاي اعتراض «چكيدههاي فوتبال ايران»؛ البته عصبانيتي از علي كفاشيان كه هيچگاه ديده نشد! او متوجه وضعيت بحراني خودش شده است، اعضاي هيات رييسهيي كه به برخي از فعاليتهايش اعتراض دارند و اعضاي مجمعي كه از چند روز پيش به تمام مسائل فدراسيون فوتبال ورود خواهند كرد، مخصوصا مسائل هميشه مبهم مالي؛ نخستين عقبنشيني همان كميته 6نفره بود، كميتهيي كه ديگر عضو موثر فدراسيون در آن، جايي ندارد و همه اين اتفاقات به خاطر «گاف» او بود. مطمئنا اگر اين مجمع هم مثل همه مجامع قبل فدراسيون فوتبال برگزار ميشد، اين عضو مهم سوار بر اسب مراد، همچنان در فدراسيون فوتبال ميتاخت و علي كفاشيان هم مثل هميشه «تصور» ميكرد، همهچيز با او هماهنگ است ولي اينبار اعضاي مجمع، خدمتي بزرگ به فوتبال ايران و علي كفاشيان كردند و حق واقعي را از فدراسيون خواستند، آنهم به صورت مطالبه. كفاشيان حالا فهميده چند دوستي كه همه فعاليتهاي او را «تاييد» ميكنند، در حقيقت به خودشان فكر ميكنند و حتي به آبروي چندين ساله آقاي رييس توجه نميكنند. 3- مطمئنا وزير آينده ورزش و جوانان براي فدراسيون علي كفاشيان برنامه دارد و تنها مدير به جا مانده از دولت احمدينژاد را با اين فكر و عملكرد تحمل نخواهد كرد. وقتي آخرين مجمع فدراسيون فوتبال برگزار شد و هيچ مصوبهيي جز انتخاب مهدي تاج از آن بيرون نيامد، يعني مجمع فدراسيون هم با علي كفاشيان هماهنگ نيست و همين ميتواند زنگ خطري جدي براي او باشد. او بايد قبل از سونامي، دست به تغييرات بزند تا خودش در امان باشد و اين حركت از لحاظ مديريتي كاملا درست است. فشارها تا پشت درب اتاق رييس آمده است و او به خوبي اين فشارها را دريافته است، خصوصا اينكه تصور ميكرد با صعود به جام جهاني برزيل، صعود تيم نوجوانان به جمع 16تيم برتر و موفقيت فوتبال ساحلي، مطمئنا مجمع هم همراه او خواهد بود ولي دريافت اين تصورش هم همانند تصورش از همكار نزديك باطل بود و فرياد «عدم تاييد» از گوشه گوشه سالن مجمع شنيده شد. حالا علي كفاشيان تنها فردي است كه ميتواند مدير غير پاسخگو را وادار به پاسخ كند. مجمع ديگر انحصارطلبي و فعاليتهاي مبهم را نميپسندد و به آن واكنش نشان ميدهد. حالا علي كفاشيان به فكر تغييرات است، تغييراتي كه بتواند مجمع را راضي كند، جابهجاييهايي كه ديگر حرف و حديث نداشته باشد و خودش هم به اين نتيجه رسيده كه حتي اگر از دشمنان قديمياش در سيستم استفاده كند، حداقل خيالش جمع خواهد بود كه شاهد چنين گافهايي نخواهد بود. حداقل پاكدستي، تابلوي اول فدراسيون و عملكردش خواهد بود. ديگر «منافع شخصي» بر «منافع فوتبال ايران» سايه نمياندازد و برخيها در اين فضاي ابهام آلود و غيرشفاف، براي خودشان بازاريابي و بيزنس نميكنند. همين ابهامات بوده كه «فساد» را در فوتبال به بالاترين سطح رسانده و پاي خيلي از همين افراد هم درگير پروندههاست. براي همين ناگهان پرونده تباني تيم صعود كرده به ليگ برتر بايكوت ميشود، پرونده دوپينگ فلان بازيكن ناپديد ميشود، پرونده دلالي فلان مربي نابود ميشود، پرونده داور مجرم بايكوت ميشود، پرونده تباني فلان تيم ليگ سه تغيير ميكند و جالب اينكه پاي اكثر اين پروندهها يك امضا وجود دارد! اعتماد |
+ نوشته شده در شنبه یازدهم آبان ۱۳۹۲ ساعت توسط س . وکیلی
|