پرونده رشوه و فساد در فوتبال ایران همچنان در جریان است. در حالی که به نظر می‌رسید با اعلام تعلیق محسن قهرمانی و مولایی از فعالیت‌های مرتبط با فوتبال، پرونده در مسیر شفاف‌شدن قرار بگیرد اما هر روز بر ابهام‌ها افزوده می‌شود. گفته‌های افراد درگیر در ماجرا، سوال‌هایی اساسی را به وجود آورده است؛ سوال‌هایی که بدون یافتن پاسخ آن‌ها، پرونده مختومه نخواهد شد: 
مولایی از دایی دستور گرفت یا از راه‌آهن؟ 
علیپور می‌گوید: «مولایی فصل گذشته دچار تخلف شده و دو‌میلیون تومان برای محسن قهرمانی کارت به کارت کرده است.» دبیر ستاد مبارزه با تخلفات حرفه‌ای دلیل محرومیت مولایی را در همین موضوع می‌داند اما «تا حالا از نظر ما هیچ رابطه‌ای بین دایی و این انتقال پول نیست.» باشگاه راه‌آهن هم به نظر علیپور و فدراسیون مبرا از اتهام است. پس چه کسی دستور تسویه‌حساب با محسن قهرمانی را به مولایی داده است؟ ممکن است مربی بدنساز یک باشگاه سر خود و با پول شخصی خودش برای نتیجه‌گرفتن تیم به یک داور رشوه بدهد؟ آیا مولایی که در ابتدای فصل علی دایی را در جریان تماس تلفنی قهرمانی گذاشته بوده، در فصل گذشته این موضوع را از دایی و سرپرست و مدیران راه‌آهن پنهان کرده بود؟ چطور می‌شود مولایی محکوم شود اما دایی و باشگاه راه‌آهن، مبرا؟ 
راه‌آهن به لیگ یک سقوط می‌کند؟ 
علیپور پرداخت رشوه به داوران را مصداق تبانی دانسته است: «در آیین‌نامه به این اقدام تبانی می‌گویند.» براساس همان آیین‌نامه انضباطی فیفا که علیپور به آن استناد می‌کند، تیمی که شرکت داشتنش در تبانی محرز شود، باید به دسته‌های پایین‌تر سقوط کند. دبیر ستاد مبارزه با تخلفات حرفه‌ای ماجرای انتقال پول توسط بدنساز باشگاه راه‌آهن به حساب قهرمانی را تنها تخلف موجود می‌داند. زدوبندی که بعید است دست‌کم یکی از میان علی دایی، مربی وقت راه‌آهن و مدیران و سرپرستان باشگاه از آن مطلع نبوده باشند. علیپور و همکاران، قدرت یا اراده جریمه باشگاهی که در تبانی دست داشته را دارند؟ جریمه‌ای که براساس آیین‌نامه کمتر از سقوط باشگاه متخلف به دسته پایین‌تر نخواهد بود. 
چرا به اتهام‌ها علیه فدراسیون رسیدگی نمی‌شود؟ 
علی دایی البته با کمی محافظه‌کاری می‌گوید: «دامنه تخلفات می‌تواند به فدراسیون هم برسد.» یاوری می‌گوید فردی را می‌شناسد که در فدراسیون کار می‌کرد و پنج داور را در اختیار خود داشت. رسول کربکندی هم اخیرا از پیشنهاد غیرقانونی یکی از اعضای سابق فدراسیون که هنوز هم در آنجا مشغول به کار است پرده برداشته است. صادق درودگر، مدیرعامل سابق باشگاه استیل‌آذین هم می‌گوید سال‌ها قبل تخلف یک داور را به فدراسیون اطلاع داده و جناب داور در نخستین برخورد با او گلايه کرده که این چه‌ کاری است که کرده‌اید. چه کسی خبر را از فدراسیون بیرون برده و داور مذکور را در جریان شهادت درودگر گذاشته است؟ کدام عضو فدراسیون به کربکندی پیشنهاد داده است؟ فرد موردنظر یاوری که با پنج داور در ارتباط بوده، چه کسی است؟ به این سوال‌ها پاسخ داده می‌شود یا مانند پرونده تبانی، فدراسیون از هرگونه اتهامی مبرا خواهد شد؟ دایی چرا پای «فدراسیون» را وسط می‌کشد؟ جمله دایی حاوی پیامی برای کمیته است؟ 
چه کسی از ابهام سود می‌برد؟ 
چرا از الگوی نسبتا موفق پرونده تبانی در لیگ یک، برای بررسی پرونده جاری و اعلام حکم استفاده نشده است. چرا بعد از سخنان صریح و محکم علیپور درباره زدوبند میان قهرمانی و مولایی، فدراسیون فوتبال در بیانیه‌ای قهرمانی را هنوز متهم و «نه محکوم» می‌داند. قهرمانی از چه چیزی اطلاع دارد که می‌گوید: «اگر محکوم شوم همه را با خودم می‌کشم پایین؟» تهدید قهرمانی به نجات او منجر می‌شود یا محکومیت سنگین‌تر؟ ابهام در پرونده به همین موارد منجر نمی‌شود. «ضلع سوم شناسایی شده» ماجرا چه کسی است و چرا علیپور ماجرا را شفاف‌تر رسانه‌ای نمی‌کند؟ چرا از گفته‌های همه بوی «گروکشی» می‌آید؟ چرا علیپور به مولایی گفته «فعلا نمی‌خواهد به تخلفات دیگر رسیدگی کند و پرونده به شکل محدود بررسی خواهد شد»؟ ورود افراد و ابعاد جدید چه مشکلی برای تحقیقات به وجود می‌آورد؟ چرا عده‌ای مخالف ورود نهادهای اطلاعاتی و امنیتی به پرونده هستند؟ در حالی که در بیشتر کشورهای دنیا، این تخلفات به کمک نهادهای اطلاعاتی بررسی می‌شوند و در ایران هم تجربه موفق افشا شدن تبانی در لیگ یک را در نتیجه ورود نهادهای امنیتی داشته‌ایم؟ 
باز هم متهم جای مدعی خواهد نشست؟ 
قبل از اثبات تبانی در لیگ یک، علی کفاشیان و سایر اعضای فدراسیون با قطعیت از «پاک» بودن فوتبال ایران می‌گفتند. چند ماه پیش از آن ماجرا، یحیی گل‌محمدی به دلیل «اتهام وارد کردن به سلامت لیگ یک» از نشستن روی نیمکت صبا محروم شده بود. بعد از اثبات تبانی اما کسی نه از یحیی عذرخواهی کرد، نه از مغبون‌ها و نه از مردم. کسی هم به دلیل رواج فساد در مجموعه تحت مدیریت خود استعفا نداد؟ بعد از اثبات فساد، کسی «عذرخواهی» خواهد کرد؟ کسی استعفا خواهد داد؟ یا این‌بار هم گردانندگان فوتبال بی‌اعتبار ایران در مقام مدعی‌العموم پشت تریبون خواهند رفت؟ 

بهار